آسمان انگار با زمین قهر کرده بود.
نمی بارید
مردم از خشکسالی به ستوه آمده بودند. چاره را در دعا دیدند.
اما دعای کسی براورده نمی شد. یکی باید دعا می کرد که صدایش در آسمان آشنا باشد.
سراغ علی علیه السلام آمدند.
آقا شما دعا کنید بلکه به احترام دعای شما دعای ما را رد نکنند
.
.
.
آنقدر باران باریده بود که این بار برای نباریدن دست به دامان علی علیه السلام شدند.
همه فهمیده بودندآسمان از زمین واسطه جز علی علیه السلام را نمی پذیرد و رضای علی علیه السلام مجوز رحمت خداست
عبقات الانوار جلد 4 ص 125
نظرات شما عزیزان: